محمدرضا پهلوي متولد ۴ آبان ۱۲۹۸ در تهران متولد شد او به محمدرضاشاه پهلوي شهرت دارد و تا پيش از انقلاب ۵۷ با عنوان رسمي اعليحضرت همايوني، شاهنشاه آريامهر خطاب ميشد او دومين و آخرين پادشاه دودمان پهلوي و آخرين پادشاه ايران از ۲۵ شهريور ۱۳۲۰ تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ بود. محمدرضاشاه در پي استعفاي پدرش رضاشاه پهلوي و با راي مجلس شوراي ملي به پيشنهاد محمدعلي فروغي براي حفظ تماميت ارضي ايران بر اثر هجوم متفقين به پادشاهي رسيد و با انقلاب ۱۳۵۷ بركنار شد.
مادر او تاج الملوك آيرملو معروف به ملكه مادر، دومين همسر رضا خان بود. اشرف پهلوي خواهر دوقلوي محمدرضا بود كه پنج ساعت پس از او به دنيا آمد. اشرف در كتاب خاطراتش مينويسد پس از به دنيا آمدن آن دو، رضاخان براي سومين بار ازدواج كرد كه باعث شد ملكه مادر خانه خود را از آنها جدا كند. محمدرضا تا سن شش سالگي بيشتر وقتش را با دو خواهرش شمس و اشرف و برادر كوچكش عليرضا سپري ميكرد.
در سن شش سالگي پدرش رضا خان تاجگذاري كرد و او به عنوان وليعهد تاج كوچكي بر سر گذاشته و از خواهران و مادرش جدا شد و به تعبير پدرش «از دامن زنان بيرون كشيده شد.»
تمايل به برگزيده بودن در رضا شاه
تمايل به برگزيده بودن در خاطرات محمدرضا پهلوي كاملا مشهود است. او در كتاب به تفاريق از برگزيده بودن خود ميگويد: «از دوران كودكي دانستهام كه دست تقدير مرا به سرپرستي يك كشور باستاني و داراي تمدن كه مورد ستايش من است خواهد گماشت و بايد در بهبود وضع مردم كشور و مخصوصاً طبقه معمولي كوشش كنم.» اين جنون خودبزرگ بيني_كه به تعبير زونيس واكنشي دفاعي براي پوشاندن خلا عاطفي و كمبود شخصيت او بود_ گاها با عقايد مذهبي او همپوشاني پيدا ميكردند.
در شهريور ماه سال ۱۳۲۰ متفقين ايران را اشغال كرده و رضا شاه پهلوي را از قدرت بركنار كردند. براي جانشيني رضا خان دو نفر مطرح بودند. يكي محمد حسين ميرزا، فرزند احمد شاه و آخرين وليعهد قاجار كه اكنون افسر نيروي دريايي بريتانيا شده بود و گزينه بعدي محمدرضا پهلوي وليعهد رضا شاه. انتخاب متفقين محمدرضا پهلوي شد و مجلس نيز تغييرات انجام گرفته در ساختار قدرت را تصويب كرد و بدين ترتيب محمدرضا پهلوي در ۲۲ سالگي پادشاه ايران شد.
متفقين با فرماندهي شخص شاه بر ارتش به شرط همكاري كامل با آنها موافقت كردند. نخستين اقدامات شاه جديد عبارت بودند از افزايش بودجه نظامي، به گونهاي كه ۲۶ درصد از بودجه سالانه را به وزارت جنگ اختصاص داد و به بازسازي و تقويت نيروهاي نظامي.
يرواند آبراهاميان در كتاب تاريخ ايران مدرن مينويسد: «مشهور است كه درآمدهاي بادآورده نفتي دهه پنجاه باعث جنون خودبزرگ بيني شاه شد؛ اما او مدتها پيش از رونق درآمدهاي نفتي سوداهاي اينچنيني در سر ميپروراند.»
او زمينها و داراييهايي را كه توسط پدرش تصاحب شده بود را به صاحبان آنها بازگرداند و براي روز مبادا يك ميليون دلار به حساب شخصي اش در نيويورك منتقل كرد. روابط شاه جديد با مالكان و صاحبان زمين و سرمايه خوب بود. او همچنين سعي در تحكيم رابطهاش با مراجع مذهبي داشت؛ به سفرهاي زيارتي ميرفت و به آيت الله العظمي حسين قمي، از مجتهدان بلند پايه نجف، اطمينان داد كه با حجاب و دين مبارزه نخواهد كرد. به گزارش سفارت بريتانيا طبقات مالك، دولت و شاه به منظور « منحرف كردن اذهان افراد از كمونيسم و توجه آنان به مذهب» مشتاق نوعي ائتلاف با روحانيون بودند.
در گذشت محمدرضا شاه
تلاشهاي او براي گرفتن پناهندگي سياسي از انگلستان بينتيجه ماند. با پايان يافتن رواديد باهاما، او توانست در ۲۰ خرداد به مكزيك برود. بيماري او در مكزيك هر روز شدت مييافت اما او بيماري واقعي خود را از پزشكان مكزيكي پنهان ميكرد. هرچند پزشك مخصوص او كه از پاريس ميآمد او را تحت شيميدرماني قرار ميداد، پزشكان مكزيكي او را براي مالاريا درمان ميكردند.
با شدت يافتن بيماري، بر خلاف ميل دولتمردان آمريكا او توانست اجازه ورود به آمريكا بيابد. او در ۳۰ مهر به آمريكا رفت و براي درمان پزشكي در بيمارستان نيويورك بستري شد. او همچنين چند بار مجبور شد به صورت پنهاني به مركز سرطان مموريال اسلون-كترينگ برود. محمدرضا پهلوي پس از خروج از بيمارستان نخست در ۱۱ آذر به مركز پزشكي ويلفورد هال در پايگاه نيروي هوايي لاكلند در تگزاس، سپس در ۲۴ آذر به پاناما و در ۳ فروردين ۱۳۵۹ (۲۳ مارس ۱۹۸۰) به مصر رفتو دستِآخر انور سادات به او پناهندگي داد.
مدت كوتاهي پس از ورود وي به مصر، پزشكان معالج طحال او را خارج كردند. سرطان او در وضع پيشرفتهاي بود و پايان كار وي نزديك بود. سرانجام در ساعت ۹:۴۵ دقيقه روز ۵ مرداد ۱۳۵۹ خورشيدي، محمدرضا پهلوي در ۶۰ سالگي در قاهره درگذشت.
تصاويري ديده نشده از خانواده و همسران محمدرضا شاه