تاثير كرونا بر مسائل سياسي كشور
در نگاه كلان به تحولات اجتماعي در ايران ميبينيم كه اساسا مديريت سياسي كاركرد خود را از دست داده يا حداقل اين كاركرد كم شده است. پيشتر نيز كم قدرت يا بي قدرت شدن حوزه سياسي را پيش بيني كرده بودم. قبل از حوادثي مثل سيل و اخيرا كرونا و به طور كلي مسائلي از اين دست، حوزه سياسي قبل از اينكه بخواهد با كليت نظام اجتماعي سخن بگويد، با نيروهاي خودش صحبت كرده و سعي ميكرد انسجام دروني نيروي خود را حفظ كند تا اينكه بخواهد كليت نظام اجتماعي را حفظ كند. معتقدم پيش از شيوع كرونا ما با پيدايش ساحتي رو به رو بوديم كه طي آن شهروندان ايراني به زيستي اجتماعي رسيده بودند كه طي آن، مسئوليتهاي مديريت و تامين نيازهاي اين زيست را خود به عهده گرفته بودند؛ مانند خانواده، مدرسه، سفر، اوقات فراغت و سرمايه گذاري. به اين معني كه شهروندان ايراني خودشان براساس منطق سود و زيان، منفعت فردي، فهم بين المللي يا حتي آرزوها و آرمانهاي خود براي اين حوزهها تصميم ميگرفتند و مديريت ميكردند. در اين شرايط، كرونا باعث شد كه نيروي باقي مانده در ساحت رسمي سياست كه تنها براي خود و با نيروهاي خود سخن ميگفت، مورد سوال قرار گيرد و در حقيقت كاركرد آن بيشتر زير علامت سوال برود.
تقي آزاد ارمكي استاد جامعه شناسي دانشگاه تهران معتقد است اين تغيير براي جامعه ايراني، مستلزم نوعي جابه جايي است؛ بر صدر نشستن مساله زندگي و اينكه سياست در ذيل آن تعريف شود. به باور او، تا پيش از اين حوزه سياسي با تاكيد مكرر بر امور ايدئولوژيك به نوعي با مردم فاصله گرفته بود، اما با كرونا، مسائل واقعي را بار ديگر به متن تحولات ايران آورد.
تاثيري كه كرونا بر اقتصاد كشور گذاشت
شيوع گسترده ويروس كرونا در دنيا، در حال حاضر فعاليت بسياري از كسبوكارها را با ركود روبهرو كرده است. اقتصاد ايران هم در ميان انبوه آشفتگيها و فشارهاي تحريمي، در حال حاضر با معضل ويروس كرونا درگير شده است؛ به طوري كه به اعتقاد كارشناسان و تحليلگران اقتصادي، در حالي كه انتظار ميرفت در سال جديد كمي از شدت ركود و تورم كاسته شود، ولي كرونا باعث شد در سال ۹۹ اگر به شدت ركود تورمي افزوده نشود، از عمق آن كاسته هم نشود. سعيد مسگري، پژوهشگر اقتصادي در اين خصوص در تحليلي متذكر شد: «همچنان رشد منفي و تورم بالاي ۳۰ درصد گريبانگير اقتصاد خسته ايران خواهد بود. »
براساس آمار منتشر شده توسط مركز آمار، رشد اقتصادي ۹ ماهه نخست سال ۱۳۹۸ منفي ۷.۶ درصد و رشد اقتصادي بدون نفت نيز تقريبا صفر درصد بوده است. به اين ترتيب، رشد كشاورزي ۳.۲ درصد، نفت منفي ۳۷ درصد، رشد صنعت منفي ۲.۳ درصد، رشد آب، برق و گاز ۷.۷ درصد، رشد بخش ساختمان ۹.۶ درصد و رشد بخش خدمات منفي ۰.۲ درصد گزارش شده است. همچنين براساس گزارش مركز آمار، تورم سالانه در ماه اسفند به ۳۴.۸ درصد رسيد.
مهمترين فرصت اقتصاد ايران
در اين ميان، محمدرضا عبدالهي، پژوهشگر اقتصادي معتقد است؛ «مجموعه چالشهاي ساختاري در اقتصاد كشور در كنار مشكلات ناشي از شيوع بيماري كرونا و كاهش قابل توجه قيمت نفت، اقتصاد ايران را در موقعيتي تاريخي قرار داده است. »
به گفته وي، «اين موقعيت با وجود مشكلات زياد ميتواند به مهمترين فرصت اقتصاد ايران براي رهايي از چالشهاي ساختاري خود بدل شود. در واقع با توجه به كسري بودجه قابل توجه دولت در سالجاري در صورتي كه ارادهاي جدي براي حل مسائل ساختاري اقتصاد ايران به خصوص قطع رابطه بودجه و نفت و اصلاح نظام مالياتي در جهت افزايش درآمدهاي مالياتي (با استفاده از توسعه پايههاي مالياتي، ساماندهي معافيتها و جلوگيري از فرار مالياتي) وجود داشته باشد، شرايط فعلي كشور كاملا به لحاظ پذيرش عمومي جامعه مساعد براي اين گونه اصلاحات ساختاري است. »
چه نظام جديدي پس از ويروس كرونا شكل ميگيرد؟ قطعا ارزشهاي زيادي تغيير ميكند و هر دولتي، بزرگ يا كوچك، بايد تمام اهتمام خود را متوجه امنيت داخلي، سر و سامان دادن به شرايط زندگي مردمش و بهبود بخشيدن به نظام بهداشتي كند. مساله مهمتر آنكه در دوره پسا كرونا، انسان ارزش زندگي را بهتر درك ميكند و در مييابد كه هيچ چيز نميتواند از حيات نوع انسان در برابر فاجعههايي نظير ويروس كرونا، محافظت كند.
دولتي مثل ايالات متحده كه توانست انساني را به سطح ماه بفرستد و براي شناخت اسرار مريخ تلاش ميكند، در مقابل ويروس كرونا، ناتوان و دست بسته ايستاده است. حال دونالد ترامپي كه در آغاز ويروس كرونا را به شوخي و تمسخر ميگرفت، مجبور است هر روز در برابر دوربينها حاضر شده و به مردم آمريكا اطمينان بدهد كه در حال هدايت نبرد با كروناست؛ تا شايد به اين شكل دور دوم رياست جمهوري را براي خود تضمين كند.
دغدغههاي آمريكاييها تغيير كرده؛ تا آنجا كه رقابت براي رياست جمهوري نيز به ويروس كرونا مرتبط شده است، نه به اقتصاد و سياست و يا رابطه با ديگر دولتها. در اين شرايط، آيا براي اينكه بگويم يك نظام جهاني جديد از زهدان ويروس كرونا زاده ميشود، باز هم به دليل نياز داريم؟!